به منظور آنکه بتوان هدفهای مشخصتر و واضحتری را در برنامه تبلیغ به مورد اجرا گذاشت لازم است که این گونه هدفها را معین و مشخص نمود. در زیر به چند نمونه از آنها اشاره میشود: (همان، 35-38)
1) پشتیبانی از برنامه فروش مستقیم
2) دسترسی به کسانی که توسط فروشنده رسیدن به آنها ممکن نیست
3) بهبود رابطه با واسطههای بازرگانی
4) معرفی محصول یا کالای جدید یا فهرست بهای جدید
5) افزایش فروش محصول
6) تغییر منطقه جدید و جلب گروه جدیدی از مصرفکنندگان
7) گسترش فروش در سطح کلی
8) حسن شهرت کارخانه یا مؤسسه
– بودجه تبلیغات
پس از اینکه شرکت اهداف خود را از تبلیغات روشن کرد، باید نسبت به تعیین بودجه تبلیغاتی لازم برای هر یک از کالاهای خود اقدام کند. نقش تبلیغات تحت تأثیر قرار دادن تقاضا برای یک کالا میباشد. هر شرکتی برای تحقق میزان فروش مورد نظر خود، حاضر است، هر مقداری که لازم باشد هزینه کند. برای تعیین بودجه تبلیغاتی پنج روش وجود دارد که مفصلاً توضیح داده خواهد شد. در زیر به بعضی از عوامل خاص اشاره شده میشود که باید هنگام تعیین بودجه تبلیغات در نظر داشت:
مرحله دوره عمر کالا: کالاهای جدید برای ایجاد آگاهی لازم و فراهم کردن شرایط مصرف آزمایشی به تبلیغات زیادی نیاز دارند. انواع مارکهای تجاری بالغ، معمولاً به عنوان سهمی از فروش به بودجه تبلیغات کمتری نیازمندند.
سهم بازار: مارکهای تجاری که دارای سهم بازار بالایی هستند، در مقایسه با مارکهای با سهم بازار کمتر معمولاً به بودجه تبلیغاتی بیشتری نیاز دارند، برای رسیدن به هدف ایجاد تقاضا یا تصاحب سهم فروش رقبا به بودجه تبلیغاتی بیشتری نیاز است تا فقط سهم فعلی بازار.
رقابت و شلوغی بازار: در بازاری که تعداد ارتباط زیاد و حجم تبلیغات آنها نیز قابل ملاحظه است، برای رساندن صدای خود به مخاطبین هدف، به تبلیغات زیادتری نیاز است.
فراوانی پخش: هنگامی که برای رساندن یک پیام به انبوه مصرفکنندگان نیاز به تکرار فراوان آن پیام وجود دارد، تبعاً به بودجه تبلیغاتی بیشتری نیز، نیاز خواهد بود.
متمایز کردن کالا: هر کالایی که بسیار همگوناند، کالاهایی نظیر سیگار و نوشیدنی، برای اینکه یک مارک تجاری، از سایر مارکها متمایز گردد، به بودجه تبلیغاتی زیادی نیاز است، هنگامی که یک کالا با کالاهای رقبا تفاوت فاحشی دارد از تبلیغات صرفاً برای روشن کردن این وجوه تفاوت استفاده میشود. (کاتلر و آرمسترانگ، 1996، 499)
شاید بتوان گفت که یکی از دشوارترین تصمیمات بازاریابی که شرکتها با آن مواجه هستند تعیین بودجهای است که باید به تبلیغات پیشبردی اختصاص داده شود. قبلاً اشاره شد که برای این کار پنج روش وجود دارد که عبارتند از: روش قابل تحمل، روش درصدی از فروش، روش مرتبهبندی، روش برابری با رقبا، روش هدف و انجام کار.
روش قابل تحمل
بسیاری از شرکتها برای تعیین بودجه کل تبلیغات پیشبردی خود از روش قابل تحمل استفاده میکنند. این شرکتها بودجه اختصاصی به امر تبلیغات را به اندازهای تعیین میکنند که به تصور آنها شرکت از لحاظ مالی استطاعت تحمل آن را دارد. درباره استفاده از این روش یکی از مدیران چنین گفته است: «روش سادهای است، بدین ترتیب که من به قسمت مالی مراجعه میکنم و از آنها در مورد مبلغ اختصاصی برای سال جاری سؤال میکنم، مسؤول امور مالی پاسخ میدهد که قادریم مثلاً یک و نیم میلیون دلار خرج کنیم. آنگاه وقتی که مدیریت عامل از من سؤال میکند که چقدر باید به امر اختصاص دهیم من پاسخ میدهم در حدود یک و نیم میلیون دلار».
این روش متأسفانه، تأثیر تبلیغات پیشبردی را بر حجم فروش کاملاً از نظر دور میدارد، استفاده از این روش به یک بودجه تبلیغاتی نامعلوم میانجامد، و این امر برنامهریزی بلندمدت برای بازار دشوار میسازد. هرچند گاهی روش تعیین بودجه براساس استطاعت مالی، منحصر به اختصاص بودجهای بیش از حد نیاز میگردد، اما در بیشتر اوقات توسل به این شیوه باعث میشود کمتر از آنچه که مورد نیاز است، خرج شود. (کاتلر و آرمسترانگ، 1996، 593)
روش برابری با رقبا
شرکتهایی نیز هستند که بودجه تبلیغات پیشبردی خود را براساس برابری با رقبا تعیین می کنند. این شرکتها بودجه تبلیغات خود را برابر هزینههایی قرار می دهند که رقبا به این امر اختصاص می دهند. به این شکل که این شرکتها تبلیغات رقبای خود را در نظر میگیرند، یا اینکه از اتحادیه های صنفی یا مجلات مربوط برآوردهای مربوطه به بودجه تبلیغات پیشبردی صنعت را استخراج می کنند آنگاه بودجه خود را بر پایه میانگین بودجه صنعت مربوطه تعیین می کنند. این روش به دو دلیل قابل توجیه است. نخست اینکه بودجه تبلیغاتی رقبا بیانگر منطق و خرد درونی صنعت مربوطه است. دوم، اختصاص مبلغی معادل مبلغ اختصاصی بودجه تبلیغات رقبا، مانع جنگ تبلیغاتی خواهد شد. البته متأسفانه هیچ کدام از این دلایل از اعتبار کافی برخوردار نیستند. چون هیچ دلیلی وجود ندارد که سایر شرکتها از نظر اختصاص بودجه تبلیغات پیشبردی خود از آگاهی بیشتری نسبت به شرکت برخوردار باشند. شرکتها با هم تفاوت بسیاری دارند به همین دلیل نیازهای تبلیغاتی آنان نمیتواند یکسان باشد. به علاوه هیچ مدرکی نیز وجود ندارد که ثابت کند اختصاص بودجه یکسان در یک صنعت خاص، مانع جنگ تبلیغاتی در آن صنعت خواهد شد. (کاتلر و آرمسترانگ، 1996، 594)
روش هدف و انجام کار
منطقیترین روش تعیین بودجه، روش تعیین هدف و انجام کار است. با بهره گرفتن از این روش، بازاریابان بودجه تبلیغات پیشبردی خود را مطابق فرایند زیر تعیین می کنند:
1) تعیین اهداف خاص
2) تعیین کارهایی که انجام آن برای نیل به این اهداف لازم است
3) برآورد هزینه های مورد نیاز برای انجام این کارها
جمع این هزینهها همان بودجه تبلیغات مورد نیاز را به دست میدهد.
استفاده از روش هدف و انجام کار، این امکان را در اختیار مدیریت قرار میدهد که درباره ارتباط میان مبلغ خرج شده برای تبلیغات و نتایج حاصل از تبلیغات به ایدههایی دست یابد. اما باید توجه داشت که این دشوارترین روش تعیین بودجه نیز هست چرا که اغلب به آسانی نمی توان دانست که چه کارهای خاصی چه نتایج خاصی را به دنبال دارند. برای مثال، فرض کنید شرکت سونی میخواهد در یک دوره شش ماهه حدود 95% از خریداران بالقوه خود را از وجود واکمن پخش شخصی جدید خود، آگاه سازد. حال سؤال این است: این شرکت باید از چه پیامهای خاص تبلیغاتی، چگونه برنامه های رسانهای برای دستیابی به این هدف بهره جوید؟ و هزینه تهیه این پیامها و برنامه های رسانهای چقدر خواهد شد؟ علیرغم اینکه پاسخ به این پرسشها دشوار است، مدیریت شرکت، باید پاسخهای آنها را پیدا کند. مزیت این روش این است که یک شرکت، بودجه تبلیغات پیشبردی خود را مبتنی بر انتظاری معین می کند که از این تبلیغات دارد.
پیام تبلیغات
اختصاص یک بودجه زیاد به تبلیغات، موفقیت برنامه تبلیغاتی را تضمین نمیکند، نتایج حاصل از «برنامه تبلیغاتی با بودجه یکسان می تواند کاملاً متفاوت باشد. تحقیقات نشان داده است که در موفقیت تبلیغات، پیامهای تبلیغاتی ابتکاری، بیش از بودجه تبلیغاتی نقش داشته اند، تبلیغات وقتی موفق است که به آگهی تبلیغاتی توجه کافی شود و ارتباط به نحو احسن برقرار گردد. و این شاید چندان به میزان بودجه اختصاصی به تبلیغات بستگی نداشته باشد. بودجه تبلیغاتی باید در راه ارسال پیامهای تبلیغاتی مؤثر، سرمایه گذاری شود.
آگهی تبلیغاتی امروز برای جلب توجه باید دارای برنامه ریزی بهتر و خیالانگیزتر و سرگرمکنندهتری باشند و مزایای بیشتری برای مصرف کنندگان به ارمغان آورند. از این رو اتخاذ یک خطمشی خلاق و ابتکاری به طور روزافزون نقش بسیار مهمی در موفقیت آگهی تبلیغاتی خواهد داشت. برای تهیه یک خطمشی از ظهور و ابتکاری تبلیغکنندگان باید سه مرحله را پشت سر بگذارند. این سه مرحله عبارتند از: تهیه پیام، ارزیابی و انتخاب پیام، اجرای پیام.