
مفهوم کارايی
تا کنون تعریفهای زیادی از کارایی ارائه شده است. مفهوم کارایی در اقتصاد، تخصیص مطلوب منابع است. موارد زیر برخی از تعاریف متعدد و گوناگونی است که در مورد کارایی صورت گرفته است:
به طور کلی کارایی، معرف نسبت ستاده به نهاده در مقایسه با یک استاندارد مشخص است (برهانی، 1377).
کارایی بیانگر این مفهوم است که یک سازمان به خوبی از منابع خود در راستای تولید نسبت به بهترین عملکرد در مقطعی از زمان استفاده کرده است. محاسبه کارایی با توجه به مقدار خروجی مورد انتظار یا استاندارد با استفاده از نسبت زیر تعریف میگردد.
با توجه به گستره مفهومی کارایی، تعریف دیگری از کارایی به شرح زیر عنوان شده است که معیار خود را بر روی منابع معطوف ساخته است:
در این تعریف، صرفاً مقایسه ای بین منابع مورد انتظاری که برای رسیدن به مقاصد و فعالیت خاص باید مصرف شود و منابع مصرف شده میباشد، عنوان میشود(مهرگان،1383).
این دو تعریف بالا در واقع یک معیار را در مورد کارایی ارائه میدهند، یعنی استفاده از حداقل امکانات جهت به دست آوردن حداکثر تولید. بنابراین در این تعریف،کارایی معیار عملکرد یک سیستم سازمانی بوده که بر میزان منابع (ورودیها) استوار گردیده است.کارایی در حقیقت نسبت بازدهی واقعی به بازدهی بالقوه (استاندارد) میباشد(علیزاده،1387).
2-1-3- مفهوم کارآيی در تحليل پوششی دادهها
همان گونه که بیان شد، کارآیی یک واحد مستلزم مقایسه دادهها و ستانده های آن واحد است . در سادهترین حالت که تنها یک داده و یک ستانده وجود دارد کارآیی را میتوان از تقسیم ستانده به داده به دست آورد.
اگر واحد تصمیم گیری دارای دادهها و ستانده های چندگانه باشد و ارزش (ضریب ) هر یک از دادهها و ستاندهها معلوم باشد میتوان از تقسیم مجموع حاصلضرب مقدار ستاندهها در ضرایب (قیمت یا ارزش ) مربوط به مجموع حاصلضرب مقدار دادهها در ضرایب مربوطه میزان کارآیی را محاسبه کرد .
(مجموع وزندار شده دادهها) / (مجموع وزن دار شده ستاندهها) = کارآیی
ولی در اغلب موارد ضریب ( قیمت یا ارزش ) دادهها و ستاندهها مشخص نیست و یا دادهها و ستاندهها مقیاسهای متفاوتی دارند . در این موارد میتوان از تحلیل پوششی دادهها استفاده کرد . در این روش ضرایب دادهها و ستاندهها برای هر واحد عملیاتی که یک واحد تصمیم گیری خوانده میشود به گونهای تعیین میشود که کارآیی آن واحد نسبت به سایر واحدها حداکثر شود . در چنین شرایطی کارایی یک واحد عملیاتی در صورتی پایین ارزیابی میشود که واحد تصمیم گیری دیگری با در اختیار داشتن منابع کمتر در مقایسه با واحد تحت بررسی حداقل معادله ستانده آن واحد را تولید نماید و برعکس ،کارایی یک واحد تصمیم گیری در صورتی بالا ارزیابی میشود که شرط فوق برقرار نباشد (دیدگاه ورودی محور) همچنین میتوان ا دعا کرد کارایی یک واحد عملیاتی در صورتی پایین ارزیابی میشود که واحد تصمیم گیری دیگری با در اختیار داشتن منابع کمتر یا مساوی با منابع تحت بررسی، ستانده بیشتری را تولید نماید و برعکس، کارایی یک واحد تصمیم گیری در صورتی بالا ارزیابی میشود که شرط فوق برقرار نباشد (دیدگاه خروجی محور) . همانگونه که در ادامه مطرح خواهد شد برای هر یک از این دو دیدگاه یک مدل متفاوت مبتنی بر تحلیل پوششی دادهها مورد استفاده قرار میگیرد.
دو جزء از کارایی در سطح بنگاه مورد استفاده هستند. یکی کارایی فنی و دیگری کارایی تخصیصی میباشد. ترکیب این دو جزء کارایی اقتصادی بنگاه را نشان میدهد. مفهوم سوم کارایی در نظر فارل، کارایی ساختاری است که میتوان از آن برای سنجش کارایی صنعت استفاده کرد.
به طور کلی برای انواع کارایی چهار تعریف ذیل قابل ارائه میباشند:
الف) کارایی فنی: این کارایی نشان دهنده میزان توانایی یک بنگاه برای حداکثر سازی میزان تولید با توجه به منابع و عوامل تولید مشخص شده است. به عبارت دیگر میزان توانایی تبدیل ورودیها مانند نیروی انسانی، ماشین آلات و … به خروجیها، در مقایسه با بهترین عملکرد، توسط کارایی فنی سنجیده میشود. کارایی فنی تحت تاثیر عواملی مانند عملکرد مدیریت، مقیاس سازمان یا اندازه عملیات قرار میگیرد.
ب) کارایی تخصیصی: این کارایی بر تولید بهترین محصولات با استفاده از کمترین هزینه ترکیب ورودیها دلالت میکند. پاسخگویی به این سوال که آیا «قیمت ورودیهای مورد استفاده به گونه ای است که هزینه تولید را حداقل کند» به عهده این کارایی است. کارایی تخصیصی را کارایی قیمت نیز میگویند.
ج ) کارایی ساختاری: کارایی ساختاری یک صنعت از متوسط وزن کارایی شرکتهای آن صنعت به دست میآید. با استفاده از معیار کارایی ساختاری میتوان کارایی صنایع مختلف با محصولات متفاوت را مقایسه کرد.
د) کارایی مقیاس: این کارایی یک واحد از نسبت «کارایی مشاهده شده» آن واحد به «کارایی در مقیاس بهینه» به دست میآید. هدف این کارایی تولید در مقیاس بهینه است.
همان طور که بیان شد فارل کارایی اقتصادی کل را به دو جزء کارایی فنی و کارایی تخصیصی تقسیم کرده است یعنی :
کارایی تخصیصی *کارایی فنی =کارایی اقتصادی کل
