
گروه تجاری
گروهی از شرکت ها که در بازار های مختلف فعالیت کرده و از نظر مالی تحت کنترل مشترک اند و روابط اعضای آن توسط اعتماد فردی بر پایه تشابه ویژگی ها شخصی یا تجاری شکل می گیرد .(مانوس و همکاران 2007)
از نظر قانونی گروه تجاری در استانداردهای حسابداری ایران تعريف شده است. بند 4 استاندارد شماره 18، گروه تجاری را بعنوان “واحد تجاری اصلی و واحدهای فرعی آن” تعریف می کند. در تعریف گروه تجاری از دو واژه “واحد تجاری اصلی” و “واحد تجاری فرعی” استفاده گردیده است. بند 4 استاندارد 18 و بند 9 استاندارد 19، واحد تجاری اصلی را بعنوان “یک واحد تجاری که دارای یک یا چند واحد فرعی است” و واحد تجاری فرعی را بعنوان “یک واحد تجاری که تحت کنترل واحد تجاری دیگری (واحد تجاری اصلی) است” تعریف می کند. (استانداردهای حسابداری ایران ، 1389)
1-8-2) واحد تجاري وابسته :عبارت است از يك واحد سرمايهپذير كه واحد سرمايهگذار در آن نفوذ قابل ملاحظه دارد، اما واحد تجاري فرعي يا مشاركت خاص واحد سرمايهگذار نيست.)استاندارد حسابداری ایران 1389)
سرمايهگذاري در ساير واحدهاي تجاري، ابزاري رايج براي گسترش دامنه فرصتها يا فعاليتهاي يك واحد تجاري است. در مواردي ارتباط بين واحد سرمايهگذار و واحد سرمايهپذير از ارتباط معمول بين واحد تجاري و سهامدار، فراتر نميرود. اما، در موارد ديگر، ارتباطي خاص بين واحد سرمايهگذار و واحد سرمايهپذير وجود دارد كه ويژگي آن، توان واحد سرمايهگذار در كنترل يا اعمال نفوذ بر سياستهاي مالي و يا عملياتي واحد سرمايهپذير است.در مواردي كه چنين ارتباط خاصي بين واحد سرمايهگذار و واحد سرمايهپذير وجود دارد، واحد سرمايهپذير يا يك واحد تجاري فرعي يا يك واحد تجاري وابسته (طبق تعاريف اين استاندارد) است. تفاوت بين واحد تجاري فرعي و واحد تجاري وابسته، عموماً در ميزان توانايي واحد سرمايهگذار براي اعمال نفوذ در سياستهاي مالي و عملياتي واحد سرمايهپذير است. در مورد واحد تجاري فرعي، توان اعمال نفوذ به دليل كنترل واحد سرمايهگذار بر واحد سرمايهپذير فراگير است. در مورد واحد تجاري وابسته توان اعمال نفوذ كمتر از تسلط فراگير است و واحد سرمايهگذار فاقد كنترل بر واحد سرمايهپذير ميباشد. براي اينكه يك واحد سرمايهپذير به عنوان واحد تجاري وابسته شناخته شود بايد نفوذ واحد سرمايهگذار بر آن، قابل ملاحظه باشد.يك واحد سرمايهگذار زماني داراي نفوذ قابل ملاحظه است كه بتواند به طور مستقيم در سياستهاي مالي و عملياتي واحد تجاري وابسته دخالت كند. در اين حالت، واحد سرمايهگذار در انتظار نتايج سياستهاي واحد سرمايهپذير نميماند بلكه از واحد سرمايهپذير به عنوان ابزاري براي انجام بخشي از فعاليتهاي خود استفاده ميكند. با گذشت زمان، واحد تجاريوابسته عموماً سياستهايي را بكار ميگيرد كه با استراتژيهاي واحد سرمايهگذار سازگار است و از اجراي سياستهايي خلاف منافع واحد سرمايهگذار خودداري ميكند. بنابراين اگر واحد سرمايهپذير به طور مستمر سياستهاي ناسازگار با استراتژيهاي واحد سرمايهگذار را اعمال كند، واحد سرمايهگذار داراي نفوذ قابل ملاحظه در واحد سرمايهپذير نيست.( استاندارد های حسابداری ایران 1389)
از طرفی همچنین ،اعمال نفوذ قابل ملاحظه اساساً بدون دارا بودن قدرت رأي كافي، بعيد است و به همين دليل داشتن ميزان خاصي از حق رأي در واحد سرمايهپذير به عنوان فرض وجود نفوذ قابل ملاحظه تلقي ميشود. براي دستيابي به ميزان معقولي از يكنواختي در عمل، فرض براين است كه در غياب شواهدنقضكننده، در مواردي كه واحد سرمايهگذار (به طور مستقيم يا غيرمستقيم از طريق واحدهاي تجاري فرعي) حداقل 20 درصد از قدرت رأي در واحد سرمايهپذير را داشته باشد، داراي نفوذ قابل ملاحظه در واحد سرمايهپذير است. برعكس، در مواردي كه واحد سرمايهگذار (به طور مستقيم يا غيرمستقيم از طريق واحدهاي تجاري فرعي) كمتر از 20 درصد قدرت رأي در واحد سرمايهپذير را داشته باشد، چنين فرض ميشود كه سرمايهگذار نفوذ قابل ملاحظه ندارد، مگر اينكه چنين نفوذي را بتوان به روشني اثبات كرد. مالكيت بخش قابل توجه يا اكثريت سهام واحد سرمايهپذير توسط واحدي ديگر، لزوماً مانع اعمال نفوذ قابل ملاحظه توسط سرمايهگذار نميشود.( استاندارد های حسابداری ایران 1389)
2-8-1-1روشهاي حسابداري گروه تجاری وابسته
روش ارزش ويژه
ويژگيهاي اصلي روش ارزش ويژه به شرح زير است:
الف. سرمايهگذاري ابتدا به بهاي تمامشده ثبت ميشود،
ب . مبلغ دفتري سرمايهگذاري به ميزان سهم واحد سرمايهگذار از سود يا زيان واحد سرمايهپذير بعد از تاريخ تحصيل افزايش يا كاهش مييابد،
ج . سهم واحدسرمايهگذار از سود يا زيان واحد سرمايهپذير بعد از تاريخ تحصيل، در صورت سود و زيان واحد سرمايهگذار منظور ميشود،
د . مبلغ دفتري سرمايهگذاري به ميزان سود سهام دريافتي يا دريافتني از واحد سرمايهپذير كاهش مييابد،
ﻫ . مبلغ دفتري سرمايهگذاري در صورت لزوم، به ميزان سهم واحد سرمايهگذار از تغيير در حقوق صاحبان سرمايه واحد سرمايهپذير بعد از تاريخ تحصيل كه آثار آن در صورت سود و زيان واحد سرمايهپذير انعكاس نيافته است (از قبيل تغييرات ناشي از تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت مشهود) تعديل ميشود.(استاندارد های حسابداری ایران 1389)
روش بهاي تمامشده
در روش بهاي تمامشده، سرمايهگذاري در ساير واحدهاي تجاري در زمان خريد به بهاي تمامشده ثبت ميشود. واحد سرمايهگذار، تنها سود سهام دريافتي يا دريافتني از محل سودهاي تحصيلشده توسط واحد سرمايهپذير ” بعد از تاريخ تحصيل“ را به عنوان درآمد شناسايي ميكند. سود سهام دريافتي يا دريافتني از محل سود قبل از تاريخ تحصيل به عنوان بازيافت بخشي از بهاي تمامشده سرمايهگذاري تلقي ميشود و مبلغ دفتري سرمايهگذاري به آن ميزان كاهش مييابد.
2-8-2 ) معاملات درون گروهي
در مواردي كه سود يا زيان تحقق نيافته ناشي از معاملات بين واحد سرمايهگذار (يا واحدهاي تجاري فرعي مشمول تلفيق آن) و واحد تجاري وابسته در مبلغ دفتري داراييهاي يكي از آن دو واحد منظور شده است، بخش مربوط به سهم سرمايهگذار حذف ميشود. از آنجا كه سرمايهگذاري در واحد تجاري وابسته بيانگر سهم سرمايهگذار از خالص داراييهاي واحد تجاري وابسته است، حذف سود يا زيان تحقق نيافته موجب تعديل آن و همچنين سهم سرمايهگذار از سود يا زيان واحد تجاري وابسته ميشود. در صورتي كه چنين معاملاتي شواهدي دال بر كاهش ارزش آن داراييها يا هر دارايي مشابه ديگري ارائه كند، زيان كاهش ارزش شناسايي ميشود. .(استاندارد های حسابداری ایران 1389)
2-8-3 ) صورتهاي مالي تلفيقي
حسابداري سرمايهگذاري در واحد تجاري وابسته به منظور انعكاس در صورتهاي مالي تلفيقي بايد به روش ارزش ويژه انجام شود، مگر اينكه سرمايهگذاري تنها به منظور واگذاري در آينده نزديك تحصيل و نگهداري شود كه در اين صورت، حسابداري آن بايد به روش بهاي تمامشده انجام گيرد.
از آنجا كه تأثير نفوذ قابل ملاحظه يك واحد سرمايهگذار در واحد تجاري وابسته كمتر از كنترل است، تلفيق كامل صورتهاي مالي آنها، ارتباط بين اين دو شخصيت قانوني را اغراقآميز نشان ميدهد. از سوي ديگر، شناخت درآمد حاصل از سرمايهگذاري بر مبناي سود سهام دريافتي يا دريافتني ممكن است شاخص مناسبي براي درآمد تحصيل شده بهوسيله واحد سرمايهگذار در ارتباط با سرمايهگذاري در واحد تجاري وابسته نباشد، زيرا اين سود ممكن است رابطه ناچيزي با عملكرد واحد تجاري وابسته داشته باشد. از آنجا كه واحد سرمايهگذار داراي نفوذي قابل ملاحظه در واحد تجاري وابسته است، نسبت به عملكرد آن واحد و در نتيجه، نسبت به بازده سرمايهگذاري خود نيز تا حدي مسئوليت دارد. واحد سرمايهگذار براي نشان دادن اين مسئوليت و اعمال اين مباشرت، دامنه صورتهاي مالي تلفيقي خود را گسترش ميدهد تا سهم خود از نتايج عمليات اين واحدهاي تجاري وابسته را در آن منظور كند و به اين ترتيب، اطلاعاتي درباره سودآوري و سرمايهگذاري ارائه ميكند كه بر اساس آن ميتوان نسبتهاي مفيدتري را محاسبه كرد. در نتيجه، بكارگيري روش ارزش ويژه باعث ميشود تا گزارشگري خالص داراييها و سود خالص واحد سرمايهگذار به گونهاي سودمندتر انجام شود. .(استاندارد های حسابداری ایران، 1389)
